1. مقدمه: چالش ارائه سندرومیک

بیمار با تب، سرفه و گلودرد به اورژانس مراجعه می‌کند. آیا COVID-19، آنفولانزای A، آنفولانزای B یا RSV است؟ علائم تقریباً یکسان هستند، اما پیامدهای درمان، هم‌گروهی و مدیریت داروهای ضد ویروسی بسیار متفاوت است. این چالش کلاسیک ارائه سندرومیک است. مسیر تشخیصی سنتی، متکی بر آزمایش‌های متوالی تک آنالیت یا یک پنل آزمایشگاهی مرکزی کند، ناکارآمد و نامناسب برای یک محیط مراقبت‌های بهداشتی است که خواستار سرعت و دقت است [1].

2. ضرورت بالینی برای مالتی‌پلکس کردن

یک آزمایش واحد که یک پاسخ جامع از یک نمونه ارائه می‌دهد، مزایای بالینی عمیقی را ارائه می‌دهد. اولاً، این امکان را فراهم می‌کند درمان سریع و هدفمنددانستن عامل ایجاد کننده در ابتدا اجازه می‌دهد تا فورا داروی ضد ویروسی صحیح شروع شود، که اغلب در مراحل اولیه عفونت مؤثرتر است. ثانیا، این یک ابزار قدرتمند برای مدیریت مصرف داروهای ضد میکروبییک نتیجه ویروسی مثبت می‌تواند به پزشک این اطمینان را بدهد که از مصرف غیرضروری آنتی‌بیوتیک‌ها خودداری کند و با تهدید جهانی مقاومت ضد میکروبی مبارزه کند [2]. در نهایت، این باعث بهبود نتایج و ایمنی بیمار با اطمینان از اینکه روش‌های جداسازی صحیح فورا اجرا می‌شوند، از سایر بیماران آسیب‌پذیر و کارکنان مراقبت‌های بهداشتی محافظت می‌شود.

3. ضرورت اقتصادی برای مالتی‌پلکس کردن

هزینه اولیه یک آزمایش مالتی‌پلکس اغلب بیشتر از یک آزمایش تک آنالیت است، اما مزایای اقتصادی پایین‌دستی آن قابل توجه است. با کاهش زمان تشخیص، POCT مالتی‌پلکس می‌تواند به طور قابل توجهی طول مدت اقامت را کاهش دهد در محیط‌های پرهزینه مانند اورژانس. این امر باعث بهبود توان عملیاتی بیمار و آزاد شدن ظرفیت می‌شود. همچنین هزینه کلی به ازای هر مراجعه را کاهش می‌دهد با از بین بردن نیاز به آزمایش‌های متعدد و متوالی و کاهش نیروی کار مرتبط با جمع‌آوری و پردازش مجدد نمونه. همانطور که در مطالعات دنیای واقعی نشان داده شده است، این کارایی گردش کار به صرفه‌جویی عملیاتی قابل توجهی برای مؤسسات مراقبت‌های بهداشتی تبدیل می‌شود [3].

4. مانع تکنولوژیکی: چرا مالتی‌پلکس کردن قابل اعتماد دشوار است

وعده مالتی‌پلکس کردن واضح است، اما اجرای فنی آن با چالش‌هایی روبرو است. برای اینکه یک سنجش جریان جانبی چهار هدف متمایز را تشخیص دهد، به چهار یا چند خط کاملاً رسوب‌شده از معرف‌های بیولوژیکی بسیار خاص در یک فضای بسیار کوچک نیاز دارد. هر گونه تغییر میکروسکوپی در حجم، غلظت یا موقعیت این معرف‌ها می‌تواند منجر به واکنش متقاطع (مثبت کاذب) یا از دست دادن حساسیت (منفی کاذب) برای یک یا چند هدف شود. این "خطر جعبه سیاه" - عدم اطمینان از اینکه یک آزمایش از دسته X عملکردی مشابه آزمایش دسته Y خواهد داشت - مانع اصلی اعتماد بالینی و پذیرش گسترده بوده است.

5. راه حل: مهندسی قابلیت اطمینان در منبع

reOpenTest با انتقال کنترل کیفیت از یک بررسی پس از تولید به بخشی جدایی‌ناپذیر از خود فرآیند تولید، این چالش اساسی را برطرف کرده است. پلتفرم NomoFlow™ از رباتیک مبتنی بر هوش مصنوعی و بازخورد نوری در زمان واقعی برای رسوب‌دهی معرف‌ها با دقت میکروسکوپی استفاده می‌کند. این فرآیند تضمین می‌کند که هر خط در هر آزمایش از نظر عملکرد یکسان است و به ضریب تغییرات دسته‌ای به دسته‌ای کمتر از 3٪ می‌رسد. NomoFlow™ با حل مشکل تغییرپذیری تولید، پایه قابل تأیید و قابل اعتماد لازم را برای ارائه وعده بالینی و اقتصادی کامل تشخیص‌های چندگانه با عملکرد بالا فراهم می‌کند.

6. نتیجه‌گیری

حرکت به سمت تشخیص‌های چندگانه در نقطه مراقبت یک روند نیست، بلکه یک تکامل ضروری در پاسخ به خواسته‌های مراقبت‌های بهداشتی مدرن است. با این حال، برای موفقیت این تکامل، باید بر پایه اعتماد و قابلیت اطمینان بنا شود. reOpenTest با تمرکز بر تولید به عنوان منبع واقعی قطعیت تشخیصی، ابزارهایی را در اختیار پزشکان قرار می‌دهد تا با اطمینان تصمیمات حیاتی بگیرند، درست در جایی که بیشترین اهمیت را دارد: در نقطه مراقبت.